نویسنده و گردآورنده: مدیریت اطلاعات مرکزی سازمان سیا
مترجم: مهیار گنج‏آبی



 

اشاره

این مقاله حاوی برآورد مدیریت اطلاعات مرکزی سازمان سیا درباره تحولات نظامی جنگ و پیامدهای آن پس از آزاد سازی مناطق اشغالی و تصمیم گیری برای ادامه جنگ در خاک عراق است. در این گزارش تصمیمات احتمالی ایران و پیامدهای ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر و پیروزی ایران بر عراق بررسی شده است. مسئله قابل توجه این است که این تحلیل بعدها چارچوب سیاستها و استراتژی امریکا را در برخورد با جنگ و با ایران و عراق شکل داده است به همین دلیل در نوع خود منبع قابل ملاحظه‏ایی است. سازمان‏های اطلاعاتی ذیل در آماده سازی این برآورد مشارکت داشتند:
آژانس اطلاعات مرکزی، آژانس اطلاعات دفاعی، آژانس امنیت ملی و سازمان‏های اطلاعاتی وزارت کشور، نیرو و دارایی همچنین افراد ذیل نیز شرکت داشتند:
- معاون اطلاعاتی ستاد کل وزارت دفاع.
- مدیر کل اطلاعات نیروی دریایی، وزارت نیروی دریایی.
- معاون اطلاعاتی ستاد کل، وزارت نیروی هوایی.
مدیر کل اطلاعات، قرارگاه، تفنگداران.
بسیاری از آنچه تحت عنوان پیش بینی بیان شده است بعدها به سیاست امریکا در برابر ایران در حمایت از عراق تبدیل شد.
فرصت را مغتنم شمرده و از جانب دکتر حسین حسینی که مقاله را برای ترجمه و چاپ در اختیار فصلنامه قرار دادند سپاسگذاری می‏نمائیم.

مقدمه

جامعه اطلاعاتی در بسیاری از انتشارات وزارتی و بین آژانسی اخیر خود، شکست عراق را پیش‏بینی کرده و به تعدادی از پیامدهای ناشی از این شکست اشاره کرده است.
سرعت پیروزی‏های اخیر ایران به دنبال ناتوانی عراق و افزایش نگرانی‏ها در بین کشورهای عرب محافظه کار، لزوم برخورد مناسب با پیامدهای شرایطی که احتمالا ظرف 6 ماه آینده رخ خواهد داد و همچنین بازنگری در برخی قضاوت‏های گذشته را ایجاب می‏نماید.

قضاوت‏های اساسی

عراق اساسا در جنگ با ایران مغلوب شد، دغدغه اصلی بغداد در حال حاضر ممانعت از یورش ایران است. کار اندکی از عهده عراقی‏ها و دیگر کشورهای عربی برمی‏آید تا وضعیت نظامی را برعکس نمایند.
رژیم صدام حسین به شدت صدمه خورده است. با این حال با توجه به پیشینه صدام حسین به عنوان یک شخصی که از توطئه علیه خود، جان سالم به در برده، سقوط رژیم وی قریب الوقوع نیست.
اگر چه ایران عملیات‏های زمینی بزرگی را در خاک عراق انجام نداده است، اما در موقعیت بهتری قرار دارد تا چند گزینه را اجرا نماید:
- افزایش آشوب‏ها در بین کردها و شیعیان عراق و حمایت از حملات نیروهای تبعیدی عراقی.
- انجام حملات هوایی و توپخانه‏ای در طول مرز و انجام حملات محدود توسط نیروهای متعارف ایرانی.
- انجام حملات نظامی وسیع در داخل خاک عراق هم برای ایجاد یک شورش عمومی و هم برای فلج کردن ارتش عراق.
استفاده از دو گزینه اول، احتمال وقوع کودتا علیه صدام را افزایش می‏دهد و بعید است که به سرنگونی سریع حکومت سنی - بعثی در بغداد منجر شود.
تهران به تحت فشار قرار دادن بغداد به لحاظ نظامی و اقتصادی برای ماه‏ها یا سال‏ها، بدون اقدام به حمله، ادامه خواهد داد. ایرانی‏ها حتی در دریافت غرامت از کشورهای حاشیه خلیج فارس، طی این دوره مناقشه آمیز طولانی، موفق شدند.
اگر این گزینه‏ها برای سرنگون کردن صدام ناکافی باشند یا اقدامات تحریک آمیز عراق ادامه یابد، تهران احتمالا صبر خود را از دست خواهد داد و یک عملیات وسیع را در خاک عراق شروع خواهد کرد. اگر ارتش عراق به شدت فلج یا بصره تصرف شده بود. خود رژیم بعثی به شدت آسیب می‏دید و شانس صدام برای بقاء اندک می‏شد.
عدم وجود یک جانشین برای صدام به دوره حکومتی جمعی (شورایی) اشاره می‏کند که توسط اشخاص عمده نظامی و امنیتی اداره می‏شد و هیچ گونه تغییری در سیاست خارجی وجود نداشت. حکومت شورایی به دلیل این که اشخاص رهبری کننده آن در مکتب جاسوسی و تبانی، درس خوانده‏اند و به دنبال تفوق بر یکدیگر هستند، سرانجام فرو خواهد پاشید. تحت این شرایط، عراق احتمالا در دیدگاه خود رادیکال‏تر خواهد شد و به دنبال برقراری روابط بهتر با کشورهای جبهه پایداری خواهد بود.
حکومت مذهبی ایران که برای مدت طولانی حتی پس از درگذشت آیت الله خمینی همچنان بر سر کار باقی خواهد ماند، خود را به عنوان رهبر افراد تحت سلطه امپریالیسم خصوصا امریکا می‏داند. این جنگ اتحاد لیبی، سوریه و ایران را تقویت کرده است اما بعید است که این مشارکت پس از حذف صدام حسین ادامه یابد.
حافظ اسد، رئیس جمهور سوریه احتمالا به حمایت خود از ایران ادامه می‏دهد اگر چه احتمالا خود راه پس از تصرف عراق توسط ایران کنار خواهد کشید. اسد از ایجاد حکومت شیعه اصول‏گرا در عراق که می‏تواند باعث افزایش حمایت عراق از اصول گرایان سنی سوری مخالف رژیم سکولار اسد باشد، واهمه دارد.
با این حال، ما شک داریم که حتی یک حمله وسیع از جانب ایران باعث ایجاد جنگ عربی - ایرانی شود. هیچ یک از کشورهای میانه‏روی عرب به جز مصر، توانایی نظامی برای انجام چنین حمله‏ای ندارند. با این حال، احتمالا بعید است که قاهره خطر درگیر شدن در یک جنگ طولانی مدت و پر هزینه را که نتایج نامشخصی در بر خواهد داشت و تنها از حمایت اندک داخلی نیز برخوردار است، بپذیرد. به علاوه کشورهای حاشیه خلیج فارس به دنبال راه‏هایی برای آرام کردن ایران هستند، یکی از این راه‏ها پرداخت غرامت به تهران در ازای خاتمه دادن به جنگ است.
وضعیت فعلی در جنگ تاکنون تأثیر اندکی بر اپک و بازار جهانی نفت داشته است. آتش بس احتمالا تأثیرات اندکی بر قیمت نفت خواهد داشت، اما حمله ایران به عراق یا حمله به تأسیسات نفت عراق یا ایران ممکن است که به رغم تأثیر اندک بر منابع نفت، احساس کمبود را در بازار نفت ایجاد کند. بهترین حالت، حمله ایران به تأسیسات نفت حاشیه خلیج فارس است که اساسا صادرات نفت را برای چندین ماه به شدت کاهش خواهد داد.
تاکنون جنگ ایران - عراق هم تأثیرات مثبت و هم منفی بر موقعیت شوروی در منطقه داشته است. از دیدگاه مسکو، تأثیرات مثبت عبارتند از:
- ایجاد احتمال آشوب بزرگ‏تر و جایگزینی نهایی برخی از رژیم‏های محافظه کار توسط رژیم‏های اصول‏گرای ضد غرب در منطقه.
- کمک به گسترش روابط ایران - شوروی که به خاطر استفاده روزافزون ایران از تسلیحات شوروی در آینده افزایش خواهد یافت.
- تضعیف شدید رژیم صدام حسین.
از دیدگاه مسکو، تأثیرات منفی عبارتند از:
- کاهش اعتراضات به حضور نظامی امریکا در خلیج فارس توسط کشورهای محافظه‏کار حاشیه خلیج فارس که اکثر آن‏ها از ترس تهدیدات ایران و شوروی متحد شده‏اند.
- کاهش اتحاد اعراب در مقابل اسرائیل.
- افزایش نارضایتی‏ها هم در ایران و هم در عراق به خاطر سلاح‏های مسکو که در اختیار دو طرف است.
اگر چه جنگ، روابط شوروی را هم با ایران و هم با عراق پیچیده کرده است، اما شوروی به تلاش‏های خود برای حفظ تأثیر بر دو کشور ادامه می‏دهد. با این حال تلاش‏های اصلی شوروی بر ایران تمرکز دارند. ایران از یک موقعیت ژئواستراتژیک بزرگی برخوردار است.
شوروی به حفظ راهی برای نفوذ به حکومت آیت الله خمینی ادامه می‏دهد و بر روابط بین دو کشور تأکید می‏کند.
شوروی امیدوار است که اگر ایران به عراق حمله کند، این مسئله به جایگزینی صدام حسین توسط رهبری که بیشتر طرف‏دار شوروی باشد منجر شود. اما، اهرم فشار مسکو بر تهران، محدود است و شوروی بعید است که حتی اگر بفهمد که حمله ایران به عراق باعث روی کار آمدن یک حکومت اصول‏گرا در بغداد می‏شود بتواند از حمله ایران به عراق جلوگیری نماید.
یک مشکل عمده برای امریکا در پاسخ به موقعیت کنونی در جنگ ایران - عراق یافتن راهی برای خنثی سازی تلاش‏های ایران برای صدور انقلاب خود و ممانعت از افتادن ایران در دامن شوروی است.

طرح بحث

1- عراق اساسا جنگ با ایران را باخته است:
- ایران اکثر مناطقی را که قبلا در اختیار عراق بوده، باز پس گرفته است.
- حاکمیت ایران معتقد است که اصول و سیاست‏هایش تثبیت شده‏اند و حکومتش قوی شده است.
- قدرت نسبی ایران به سبب پیروزی‏هایش افزایش یافته است.
- حکومت صدام حسین به شدت صدمه خورده است.
2- عراق همچنان به دنبال مذاکره و سازش است. اما ایران تا زمانی که صدام حسین در رأس قدرت قرار دارد، علاقه چندانی به مذاکره ندارد، حتی وجود حمایت کامل عمومی از موقعیت صدام و پرداخت غرامت - ایرانی‏ها از رقم 20 تا 150 میلیارد دلار صحبت می‏کنند - برای به پای میز مذاکره آوردن ایران کافی نیست. ملاحظات اساسی تهران در حال حاضر انتخاب راهبردی برای سرنگون ساختن صدام و تأثیر پیروزی نظامی بر موازنه اساسی داخل کشور و همچنین سیاست‏های خارجی ایران است.

چالش‏های پیش روی صدام حسین

3- این جنگ پر هزینه و بدون محبوبیت چالش‏های روزافزونی را برای حکومت صدام حسین ایجاد خواهد کرد. تصمیم صدام برای آغاز جنگ با ایران، یک اشتباه فاجعه آمیز بوده است. راهبرد جنگی ثابت وی، نیروهای عراقی را در موقعیت مشکلی قرار داده و به اقتصاد عراق لطمه زده است و اهداف سیاست خارجی این کشور به صورت روزانه مشخص می‏شوند.
4- دو سال قبل صدام، سودای رهبری جهان عرب را در سر داشت و به دنبال بهره برداری از صادرات نفت برای دستیابی به این مقصود بود. امروزه ذخایر انسانی و مادی عراق در جنگ در حال از بین رفتن است، بندرگاه‏های این کشور در خلیج فارس برای صادرات بسته شده‏اند، صادرات نفت و برنامه توسعه اقتصاد داخلی این کشور کاهش یافته است و پرستیژ بین المللی و تصور نظامی این کشور در حال از بین رفتن است.
5- هدف کاهش وابستگی نظامی به شوروی امروزه بسیار دور از دسترس است، زیرا عراق باید همچنان به خرید سلاح از شوروی ادامه دهد. نقشه‏ها برای میزبانی از نشست جنبش عدم تعهد در بغداد، در سپتامبر سال جاری مورد تهدید قرار گرفته است. عراق امروز به جای این که به عنوان یک رهبر محسوب شود به یک نیازمند تبدیل شده است و وابستگی این کشور به همسایگان خود و کشورهای محافظه کار عرب خصوصا عربستان، مصر، کویت و اردن برای کمک مالی، لجستیکی و سیاسی در حال افزایش است.
6- سوریه که دشمن عراق در جبهه غربی‏اش محسوب می‏شود با تقویت ائتلاف دمشق - تهران به دشمن فعال‏تری تبدیل شده است. سوریه با تأیید شوروی کمک‏های نظامی خود را به ایران افزایش داده است و خط نفتی عراق را که از سوریه به سمت مدیترانه می‏رود، مسدود ساخته که این اقدام باعث کاهش صادرات نفت و در نتیجه محروم ساختن بغداد از صادرات سالانه 6 میلیارد دلاری نفت شد.
سوریه همچنین مرز زمینی خود را با عراق مسدود ساخت، این اقدام واردات مورد نیاز را با وقفه مواجه کرد. حمایت سوریه از گروه‏های مخالف عراقی افزایش یافته است.
7- پیامدهای نهایی شکست عراق باعث افزایش توطئه‏ها علیه صدام خواهد شد. احتمال پیروزی برای این توطئه چینان به خاطر سابقه صدام در سرکوب و حمله پیش دستانه، نامشخص است.
8- جدی‏ترین تهدید یعنی ترور احتمالا از جانب رهبران نظامی و غیر نظامی انجام خواهد گرفت که تاکنون به خاطر سیاست‏های صدام سرکوب شده‏اند. این مقامات ممکن است که قبل از این که صدام باعث به خطر افتادن حکومت توسط اقلیت سنی شود، وی را عزل کنند.
9- اشغال فقط توسط عملیات نظامی بعید به نظر می‏رسد. مقامات نظامی در فکر تنش مرزی و جنگ طولانی مدت با ایران هستند. حزب بعث در تمامی سطوح مستحکم شده است و پیشرفت زیادی در زمینه کاهش دخالت نظامیان در امور سیاسی انجام داده است.
10- عدم وجود یک جانشین برای صدام به یک دوره حکومت جمعی تحت سلطه اشخاص نظامی و امنیتی دارد و دسته فعلی اشاره می‏کند. یک حکومت جمعی احتمالا تغییر چندانی در سیاست خارجی ایجاد نخواهد کرد.
حکومت همچنان برای دریافت کمک مالی به کشورهای حاشیه خلیج فارس وابسته خواهد بود و برای دریافت اقلام نظامی و غیر نظامی با غرب رابطه شدیدی خواهد داشت و به اتکاء خود به شوروی به عنوان اصلی‏ترین منبع تأمین تسلیحات عراق محتاج خواهد بود.
11- حکومت شورایی جمعی سرانجام از هم فروخواهد پاشید چرا که افرادی که رهبری آن را بر عهده دارند و در مدرسه تبانی و توطئه درس خوانده‏اند به دنبال کنار زدن یکدیگر خواهند بود. کودتاهایی احتمالا رخ خواهد داد و رهبران رده پایین در ارتش ظهور خواهند کرد. درگیری بر سر قدرت، خطر بازگشت به الگوی حکومتی گذشته را زمانی که ایدئولوژی‏های بعثی بر سیاست عراق سایه افکنده بود به وجود می‏آورد. تحت این شرایط عراق احتمالا در نگرش خود تندرو خواهد شد و به دنبال روابط بهتر با جبهه پایداری خواهد بود.

واکنش صدام نسبت به شکست

صدام انگیزه بالایی برای نشان دادن قدرت و بزرگ نمایی توانایی خود دارد که این مسئله وی را از ارزیابی خوش بینانه‏ و شانس برای موفقیت در هر اقدامی محروم می‏سازد. شکست، ضربه سنگینی برای اعتماد به نفس صدام خواهد بود که این مسئله صدام را دچار فشار شدید عاطفی خواهد کرد و زخمی را ایجاد می‏کند که نیازمند ترمیم است. به رغم خودبینی صدام، وی شخصی عمل‏گرا و آشنا با واقعیت سیاسی است. وی از شکست‏های گذشته درس‏های زیادی کسب کرده است و احتمالا پس از یافتن راهی برای کاهش شکست‏های سیاسی فعلی‏اش و سرزنش دیگران و ترمیم اعتماد به نفس خود، واکنش مناسبی به وضعیت فعلی خواهد داد.
12- ایجاد یک شورش مردمی علیه رژیم بعث در آینده نزدیک بسیار بعید به نظر می‏رسد. درخواست‏های آیت الله خمینی از اکثریت شیعیان عراق برای شورش تاکنون نادیده گرفته شده است. کردهای شورشی سنی بیشتر یک ناراضی هستند تا یک تهدید برای بقاء حکومت. به نظر می‏رسد که نیروهای مخالف، ناتوان از ایجاد شورش هستند مگر این که آن‏ها اختلافات شدید مذهبی، قومی، سیاسی را کنار گذارند.
13- با این حال، اگر حذف صدام با دوره طولانی از بی‏ثباتی (کودتا و ضد کودتا) همراه باشد و خصوصا اگر این مسئله با ایجاد شکاف در ارتش همراه گردد، احتمال تشکیل یک دولت اسلامی اصول‏گرای طرفدار ایران در بغداد توسط اکثریت شیعیان عراق از طریق گروه‏هایی از قبیل حزب الدعوه افزایش خواهد یافت. سقوط ارتش، ابزار اصلی کنترل در اختیار بعثی‏ها و سنی‏ها را نابود می‏سازد و تلاش‏های ایران برای تدارک یک شورش شیعی را افزایش می‏دهد. یک شورش شیعی در جنوب عراق احتمالا با شورش چریک‏های کرد در شمال همراه خواهد شد. این مسئله باعث تشکیل یک جبهه وسیع علیه سنی‏ها در بغداد خواهد شد.

راهبرد ایران برای سرنگونی صدام حسین

14- همان طور که در بالا اشاره شد و با توجه به سابقه صدام به عنوان یک فردی که از حوادث پیشین جان سالم به در برده، سرنگونی وی قریب الوقوع نخواهد بود. اگر چه ایران حمله وسیعی را علیه عراق تدارک ندیده است، اما تهران در حال حاضر در موقعیت برتری برای انجام چندین انتخاب قرار دارد. دولت آیت الله خمینی می‏تواند یکی یا مجموعه‏ای از اقدامات نظامی با شبه نظامی ذیل را انجام دهد:
- افزایش نارضایتی‏ها در بین شیعیان و کردهای عراق و حمایت از شورش نیروهای تبعیدی عراقی؛
- انجام حملات هوایی و توپخانه‏ای در سراسر مرز و انجام حملات محدود توسط نیروی منظم ایرانی؛
- انجام حمله نظامی وسیع به عراق برای ایجاد یک شورش عمومی یا فلج ساختن ارتش عراق؛
15- نیروهای ایرانی احتمالا مناطق مرزی را قبل از حمله به عراق پاکسازی خواهند کرد. نیروهای عراقی هنوز منطقه غرب دزفول در منطقه مرکزی مرزی را در اشغال خود دارند. شکست‏های نظامی در آن منطقه جنگ را به بغداد نزدیک‏تر خواهد کرد.
16- هر گزینه‏ای را که ایران انتخاب کند، این احتمال وجود دارد که فشار اقتصادی بر عراق به خاطر عدم استفاده دیگر کشورها از بندرگاه‏هایش و تشویق روسیه برای بسته نگه داشتن لوله‏های نفتی عراق ادامه یابد. این فشار وابستگی عراق به کمک مالی کشورهای حاشیه خلیج فارس و حمل و نقل از طریق اردن و خطوط نفت ترکیه را بیشتر خواهد کرد. ایران بر اعمال فشار بر کشورهای خلیج فارس برای محدود ساختن کمک‏های آن‏ها به عراق ادامه می‏دهد.

افزایش نارضایتی و اقدام نظامی محدود

17- ما اعتقاد نداریم که اولین گزینه به سرنگونی حکومت بعثی در بغداد منجر خواهد شد؛ اگر چه شورش شیعیان و کردها احتمال کودتا علیه صدام را افزایش خواهد داد. برخلاف هم دینان ایرانی خود، شیعیان عراق خوب سازمان نیافته‏اند و به نظر می‏رسد که کمتر متأثر از رهبران مذهبی خود باشند و به خاطر ترس از مجازات تمایل اندکی برای مخالفت با رژیم دارند. تشویق‏های اقتصادی و سیاسی ارائه شده توسط رژیم وفاداری شیعیان را افزایش داده است. رهبران چریک‏های کرد، به خاطر اختلافات، توانایی بهره‏گیری از کمک‏های افزایش یافته تهران و سوریه و کاهش نیروهای نظامی در شمال را ندارند.
18- بعثی‏ها به شکل ماهرآنه‏ای از دشمنی دیرینه عرب - عجم برای مقابله با درخواست‏های آیت الله خمینی استفاده کرده‏اند. تبلیغات بعثی‏ها باعث شده که رفتار بد تهران با اقلیت عرب شیعه خود و تنش‏های اقتصادی و اجتماعی در ایران از نظر شیعیان عراق دور نماند.
19- تحرکات محدود نظامی توسط ایران ممکن است باعث افزایش احتمال موفقیت شورش‏های داخلی شود. این تحرکات خود به خود می‏توانند باعث کاهش کنترل حکومت بغداد شود. ایرانی‏ها در حال ارائه آموزش نظامی به حدود 50000 نفر از تبعیدی‏های عراقی طی سه سال اخیر هستند. ایران همچنین حمایت خود را از نیروهای تبعیدی عراقی عملی کرده است. چنین داوطلبانی می‏توانند در صورت وجود حمایت از جانب نیروهای متعارف ایران وارد عراق شوند.
20- نیروهای ایرانی همچنین می‏توانند حملات هوایی و کماندویی علیه اهداف راهبردی عراق خصوصا اهداف اقتصادی ترتیب دهند و حملات زمینی در مقیاس کوچکی را تدارک ببینند. این اقدامات می‏تواند باعث افزایش هزینه‏های جنگ برای عراق شود. تحرکات نظامی در منطقه مرکزی می‏تواند نیروی زمینی را به بغداد نزدیک‏تر سازد. ارتش ایرانی می‏تواند اهداف اقتصادی و نظامی را در شهر بصره به راحتی مورد حمله قرار دهد.

حمله زمینی وسیع

21- ما معتقدیم که تهران به احتمال فراوان دو گزینه اول را در تلاش برای سرنگون ساختن رژیم صدام انتخاب خواهد کرد. اگر این گزینه‏ها برای سرنگونی صدام کافی نباشد یا تحریکات عراق ادامه یابد، احتمال دارد تهران صبر خود را از دست دهد و اقدام به حمله زمینی وسیع نماید. تعدادی از ملاحظات از انجام چنین حمله‏ای ممانعت به عمل می‏آورد. تهران در ابتدا می‏داند که تا چه حد یک حمله خارجی می‏تواند حس ناسیونالیسم ایجاد نماید و از این مسئله در هراس است که این حمله باعث ایجاد مقاومت شدید عراق و افزایش حمایت‏های داخلی و بین‏المللی از صدام شود.
این جنگ همچنین برای ایران هزینه‏هایی دربر داشته است و این مسئله ممکن است که حکومت آیت الله خمینی را از پذیرش خطر حمله به عراق باز دارد.
22- مواضع تهران در خصوص حمله به عراق مبهم است و بی‏شک ایرانی‏ها امید دارند که تهدیدات برای انجام چنین کاری برای رسیدن به اهداف‏شان کافی باشد. شخص صدام هدف اصلی تبلیغات ایران بوده است. خارج شدن وی از صحنه برای ایران برای آغاز مذاکرات صلح کافی است، اما اگر صدام باقی بماند یا اگر تهران تصمیم به تغییر رژیم عراق بگیرد، وضعیت فعلی جنگ فرصت‏هایی را در اختیار تهران قرار می‏دهد.
23- بصره که دومین شهر بزرگ عراق است احتمالا هدف حملات ایرانی طی شش ماه آینده قرار خواهد گرفت. این شهر تنها 20 کیلومتر از مرز فاصله دارد و در دسترس نیروهای ایرانی است، نیروهای ایرانی می‏توانند به راحتی به پشت شط العرب در شرق این شهر برسند.
24- ویژگی اصلی نیروهای دفاعی عراق اعتقاد سربازانش می‏باشد. اکثر نیروهای عراقی برغم شکست‏های اخیر به شدت جنگیده‏اند و احتمالا با نفوذ ایران به داخل عراق مقاومت خواهند کرد. حاکمیت سیاسی برای از دست دادن نیروها و تجهیزات اهمیتی قائل نیست و عقب نشینی اصلا جایز نیست. به علاوه عدم قابلیت فرماندهان ارشد عراق این احتمال را به وجود آورده است که عراق نقاط برتری خود به لحاظ تبلیغات و موقعیت دفاعی را از دست بدهد و یک شکست بزرگ را تجربه کند. اگر ارتش عراق به شدت فلج شود یا بصره اشغال گردد، رژیم بعثی به شدت آسیب می‏بیند و شانس صدام برای بقاء بسیار اندک می‏شود.
منبع: فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق، سال ششم، شماره بیست و یکم.